دفاع پایان نامه علی هادیان فر کارشناسی ارشد آمار زیستی
به گزارش روابط عمومی دانشکده : پایان نامه علی هادیان فر دانشجوی کارشناسی ارشد آمار زیستی با عنوان " مدل سازی فضایی افسردگی و عوامل مرتبط با آن در شهر مشهد با استفاد از مدل آمیخته خطی تعمیم یافته فضایی" و راهنمایی استاد دکتر آزاده ساکی در دانشکده بهداشت برگزار شد.
افسردگي، يكي از رایجترین اختلالات رواني است و چهارمين عامل عمده بار بیماریها در جهان است که بهتنهایی بزرگترین سهم بار بیماریهای غیر کشنده را به خود اختصاص میدهد. اين اختلال همچنين باعث افزايش هزینههای اقتصادي تحمیلشده به فرد و جامعه میگردد. بر اساس مطالعه ملي بیماریها و آسیبها در ايران، افسردگي، سومين مشكل سلامتي كشور است. در متون علمی افسردگی با شاخصهای مختلف اجتماعی و اقتصادی و عوامل زیستمحیطی مرتبط است. اين مطالعه با هدف مدلسازی فضایی افسردگی و عوامل مرتبط با آن در شهر مشهد انجام شد.
روش كار: اين مطالعه از نوع مقطعي توصيفي- تحلیلی میباشد. دادههای مطالعه از مطالعه مشهد(MASHAD study) که از سال 2010 آغاز شده و تا سال 2020 ادامه خواهد داشت استفاده شده است. شامل 9704 فرد در بازه سنی 65-35 سال که به روش نمونهگیری طبقهای- خوشهای از سه منطقه بهداشتی درمانی شهر مشهد انتخاب شدهاند. واحدهاي پژوهش علاوه بر ویژگیهای فردی، اجتماعی، اقتصادی و برخی ویژگیهای تنسنجی پرسشنامه افسردگی بک (BDI-II) را نیز تکمیل نمودهاند. به منظور توصیف آماری دادهها از نرمافزار SPSS نسخه 19 و به منظور توصیف و تحلیل فضایی از نرمافزار R، نسخه 3.2.2 و پکیجهای GeoR و GeoRglm استفاده شده است، نقشههای جغرافيايي با استفاده از نرمافزار Arc GIS و براساس فرمتهای استاندارد GIS تهیه شد. به منظور مدلسازی فضایی افسردگی، مدل آمیخته خطی تعمیمیافته فضایی با تابع پیوند لگاریتمی و لجیت برازش داده شد.
نتايج: نتایج نشان داد که 1940 نفر (6/20%) از شرکتکنندگان در مطالعه دارای درجه افسردگی متوسط به بالا بوده و میانگین نمره افسردگی 65/9±47/12 بوده است. از 1940 فرد افسرده (9/70%)1375 زن و (9/29%)565 مرد و میانگین سنی این افراد 4/8±92/47 بوده است. نقشه شیوع افسردگی میزانهای متفاوتی از شیوع افسردگی را در سطح شهر نشان داد بهطوریکه بیشترین میزان افسردگی در مناطق تحت پوشش مراکز بهداشت شماره 5 مشهد و به میزان 67/26 درصد و کمترین میزان آن در مناطق تحت پوشش مرکز بهداشت شماره 2 مشهد و به میزان 29/13 درصد مشاهده شد. نتایج برازش مدل آمیخته خطی تعمیمیافته فضایی نشان داد بین متغیرهای جنس، تأهل، طبقه اقتصادی- اجتماعی و افسردگی ارتباط معنیداری وجود دارد. همچنین معنیداری پارامترهای همبستگی فضایی نشان داد که بین مشاهدات وابستگی فضایی وجود دارد.
نتيجهگيري: مدلسازی تغییرات مکانی بیماری از اهمیت زیادی برخوردار است. ارائه خدمات بهداشت رواني مسئلهای است كه در كشورها كمتر به آن توجه شده است. مطالعه حاضر میزان شیوع متفاوتی از افسردگی را در مناطق مختلف شهر مشهد نشان می دهد. با توجه به شيوع نسبتاً بالاي افسردگي به نظر میرسد تدوين برنامهای ملي براي مبارزه با اين بيماري و بررسی دقیق علل و رفع عوامل زمینهساز و ایجادكننده افسردگی و ارائه راهکارهاي ساده خصوصاً در زمینه پیشگیری ضروری باشـد؛ بنابراین به متولیان بهداشت شهر مشهد پیشنهاد میشود تا بر اساس این الگوی جغرافیایی و نقشه پیش بینی و عوامل خطر شناساییشده برنامهریزی و اقدامات پيشگيرانه مانند افزایش سطح آگاهی مردم و ایجاد تسهیلات شهری را در نقاط مختلف شهر مدنظر قرار دهند